وقتی برای اخرین بار هم بوسیدمت صورتت خیلی سرد بود لبهام یخ زد قلبم هم ..
. حالا من موندم و سالهایی سرد و دلی که هرگز گرم نشد .
این روزا دلم برای تماشای اون نم ته چشمهات
برای لحظه ای سر روی زانوت گذاشتن وقتی از زمین و زمان خسته ام .
حتی دلم برای اون خال های ریز و درشت قهوه ای پشت دستهات خیلی تنگ میشه خیلی .
گاهی دلتنگ آغاز شصت و پنج سالگیت و چروکهای بیرحم صورتت هم میشم .
میدونم جایی که هستی هرچند دور ، از اینجا خیلی بهتره ایمان دارم پر از صلح و دوستی و مهر ه فقط دوری ما ازشماست که درست میشه اون هم مامان خوب من..
ساسو (sasoo)...برچسب : مامان,مامان پز,مامان امید,مامان و من,مامانی,مامان به انگلیسی,مامان تولدت مبارک,مامان بهروز منو زد,مامان و معنی زندگی,مامان باز, نویسنده : akaghaze-kahi4 بازدید : 176