گرمای دوستداشتنی

ساخت وبلاگ

از مراسم خاکسپاری و وداع با یکی از نزدیکانش در ایران برگشته بود و ما به دیدنش رفته بودیم .

با اشاره به دو نفری که در مجلس حاضر بودند و هر کدوم چهل و اندی سال و پانزده سال میشد به ایران نرفته بودند گفت : ببخشیدا نمیخوام ناراحتتون کنم ولی خدایی همین که هواپیما به آسمان ایران وارد میشه تو یه احساس ریلیف و رهایی و راحتی ای بهت دست میده وصف ناپذیر و میدونی ؟ با خودت میگه : آخیییش اینجا دیگه خونه ی منه واسه ی منه ....بعد یه سکوتی در جمع حکفرما شد.‌‌‌.

فرداش وقتی توی یه روز سرد که شامل فضای حمام هم میشد دوش آب گرم رو باز کردم و پاشید روی سرم و حسابی لذت گرماش نشست توی تک تک سلولهای بدنم و تنم و جانم ، با خودم فکر کردم لابد حس تعلق به وطن باید گرما و راحتیش اینشکلی باشه از نوک سر تا نوک پا ...

و تو یهو احساس میکنی خوابت میاد

شاید این شکلیه...!؟

ساسو (sasoo)...
ما را در سایت ساسو (sasoo) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akaghaze-kahi4 بازدید : 61 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1402 ساعت: 13:18